جدول جو
جدول جو

معنی بزرگ فرمای - جستجوی لغت در جدول جو

بزرگ فرمای
(بُ زُ فَ)
وزیر اعظم. وزیر: و گودرز را نواختها کرد واو را وزارت داد و در آن عهد (عهد کیخسرو) وزیر را بزرگ فرمای گفتندی. (فارسنامۀ ابن البلخی ص 46). و رجوع به مجلۀ یادگار سال 3 شمارۀ 6 و 7 ص 102 شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(بُ زُ فَ)
فرمان عظیم.
لغت نامه دهخدا
(بُ زُ فَ مَ)
وزیر اعظم. (یادداشت بخط دهخدا). بزرگ فرماندار
لغت نامه دهخدا
(بُ زُ)
آنکه رای بزرگ دارد. بلنداندیشه. کسی که رای و اندیشۀ قوی دارد:
کآن تخت نشین که اوج سای است
خرد است ولی بزرگ رای است.
نظامی
لغت نامه دهخدا